. 21 شيخ علی بن عبدالعالی كركی ، معروف به محقق كركی يا محقق ثانی .
از فقهاء جبل عامل است و از اكابر فقهاء شيعه است . در شام و عراق
تحصيلات خود را تكميل كرده و سپس به ايران ( در زمان شاه تهماسب اول )
آمده و منصب شيخ الاسلامی برای اولين بار در ايران به او تفويض شد .
منصب شيخ الاسلامی بعد از محقق كركی به شاگردش شيخ علی منشار ، پدر زن
شيخ بهائی رسيد ، و بعد از او اين منصب به شيخ بهائی واگذار شد . فرمانی
كه شاه تهماسب به نام او نوشته و به او اختيارات تام داده و در حقيقت
او را صاحب اختيار واقعی و خود را نماينده او دانسته است معروف است .
كتاب معروف او كه در فقه زياد نام برده میشود " جامع المقاصد " است
كه شرح " قواعد " علامه حلی است . او علاوه بر اين ، " مختصر النافع "
محقق و " شرايع " محقق و چند
كتاب ديگر از علامه و چند كتاب از شهيد اول را حاشيه زده و يا شرح كرده
است .
آمدن محقق ثانی به ايران و تشكيل حوزه در قزوين و سپس در اصفهان و
پرورش شاگردانی مبرز در فقه سبب شد كه برای اولين بار پس از دوره
صدوقين ، ايران مركز فقه شيعه بشود . محقق كركی ميان سالهای 937 و 941 در
گذشته است . محقق كركی شاگرد علی بن هلال جزايری و او شاگرد ابن فهد حلی
بوده است . ابن فهد حلی شاگرد شاگردان شهيد اول از قبيل فاضل مقداد بوده
. عليهذا او به دو واسطه شاگرد شهيد اول است . پسر محقق كركی به نام شيخ
عبدالعالی بن علی بن عبدالعالی نيز از فقهاء شيعه است ، " ارشاد "
علامه و " القيه " شهيد را شرح كرده است .
. 22 شيخ زين الدين معروف به شهيد ثانی . از اعاظم فقهاء شيعه است .
مردی جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است . اهل جبل عامل است .
جد ششم او صالح نامی است كه شاگرد علامه حلی بوده است . ظاهرا اصلا اهل
طوس بوده است . از اينرو شهيد ثانی گاهی " الطوسی الشامی " امضاء
میكرده است . شهيد ثانی در سال 911 متولد شده و در 966 شهيد شده است .
مسافرت زياد كرده و اساتيد زياد ديده است . به مصر و دمشق و حجاز و
بيت المقدس و عراق و استانبول مسافرت كرده و از هر خرمنی خوشههائی
چيده است . تنها اساتيد سنی او را دوازده تن نوشتهاند . و به همين جهت
مردی جامع بوده است ، علاوه بر فقه و اصول ، از فلسفه و عرفان و طب و
نجوم هم آگاهی داشته است . فوق العاده زاهد و
متقی بوده است . شاگردانش در احوالش نوشتهاند كه در ايام تدريس ،
شبها به هيزم كشی برای اعاشه خاندانش میرفت و صبح به تدريس مینشست .
مدتی در بعلبك به پنج مذهب ( جعفری ، حنفی ، شافعی ، مالكی ، حنبلی )
تدريس میكرده است . شهيد تأليفات زيادی دارد . معروفترين تأليفات او
در فقه " شرح لمعه " شهيد اول و ديگر " مسالك الافهام " است كه شرح
" شرايع " محقق حلی است . شهيد ثانی نزد محقق كركی ( قبل از آنكه محقق
به ايران بيايد ) تحصيل كرده است . شهيد ثانی به ايران نيامد . صاحب "
معالم " كه از معارف علماء شيعه است فرزند شهيد ثانی است .
. 23 احمد بن محمد اردبيلی ، معروف به مقدس اردبيلی . ضرب المثل زهد
و تقوا است و در عين حال از محققان فقهاء شيعه است . محقق اردبيلی در
نجف سكنی گزيد . معاصر صفويه است . گويند شاه عباس اصرار داشت كه به
اصفهان بيايد ، حاضر نشد . شاه عباس خيلی مايل بود كه مقدس اردبيلی
خدمتی به او ارجاع كند تا اينكه اتفاق افتاد كه شخصی به علت تقصيری از
ايران فرار كرد و در نجف از مقدس اردبيلی خواست كه نزد شاه عباس
شفاعت كند . مقدس نامهای به شاه عباس نوشت به اين مضمون :
" بانی ملك عاريت عباس بداند : اگر چه اين مرد اول ظالم بود ،
اكنون مظلوم مینمايد ، چنانچه از تقصير او بگذری " شايد " كه حق سبحانه
از " پارهای " تقصيرات تو بگذرد بنده شاه ولايت ، احمد اردبيلی " .
شاه عباس نوشت :
" به عرض میرساند : عباس خدماتی كه فرموده بوديد به جان منت داشته
به تقديم رسانيد . اميد كه اين محب را از دعای خير فراموش نفرمائيد
كلب آستان علی ، عباس " ( 1 ) .
امتناع مقدس اردبيلی از آمدن به ايران سبب شد كه حوزه نجف به عنوان
مركزی ديگر در مقابل حوزه اصفهان احيا شود ، همچنانكه امتناع شهيد ثانی و
پسرش شيخ حسن صاحب " معالم " و دختر زادهاش سيد محمد صاحب "
مدارك " از مهاجرت از جبل عامل به ايران سبب شد كه حوزه شام و جبل
عامل همچنان ادامه يابد و منقرض نگردد . صاحب " معالم " و صاحب "
مدارك " برای اينكه دچار محظور و رودربايستی برای توقف در ايران نشوند
، از زيارت حضرت رضا ( ع ) كه فوق العاده مشتاق آن بودند صرف نظر
كردند .
اين بنده فعلا نمیداند كه مقدس اردبيلی ، فقه را كجا و نزد چه كسی
تحصيل كرده است . همين قدر میدانيم كه فقه را نزد شاگردان شهيد ثانی
تحصيل كرده است . پسر شهيد ثانی ( صاحب معالم ) و نواده دختريش (
صاحب مدارك ) در نجف شاگرد او بودهاند . در كتاب زندگی جلال الدين
دوانی مینويسد كه :
" ملااحمد اردبيلی ، مولانا عبدالله شوشتری ، مولانا عبدالله يزدی ،
خواجه افضل الدين تركه ، ميرفخرالدين هما كی ، شاه ابو محمد شيرازی ،
مولانا ميرزاجان و مير فتح شيرازی ، شاگردان خواجه جمال الدين محمود
بودهاند و او شاگرد محقق
پاورقی :
. 1 اين داستان هر چند در ماخذ معتبر نقل شده ولی با توجه به سال فوت
محقق اردبيلی و جلوس شاه عباس قابل خدشه و نيازمند به تحقيق است .
جلال الدين دوانی بوده است " ( 1 ) .
و ظاهرا تحصيل مقدس اردبيلی نزد خواجه جمال الدين محمود در رشتههای
معقول بوده نه منقول .
مقدس اردبيلی در سال 993 در نجف در گذشته است . كتاب فقهی معروف
او يكی " شرح ارشاد " است و ديگر " آيات الاحكام " . نظريات دقيق
او مورد توجه فقهاء است .
. 24 شيخ بهاء الدين محمد عاملی ، معروف به شيخ بهائی . او نيز اهل
جبل عامل است . در كودكی همراه پدرش شيخ حسين بن عبدالصمد كه از
شاگردان شهيد ثانی بود به ايران آمد . شيخ بهائی از اينرو كه به كشورهای
مختلف مسافرت كرده و محضر اسا تيد مختلف در رشتههای مختلف را درك
كرده و به علاوه دارای استعداد و ذوقی سرشار بوده است ، مردی جامع بوده و
تأليفات متنوعی دارد . هم اديب بوده و هم شاعر و هم فيلسوف و هم
رياضیدان و مهندس و هم فقيه و هم مفسر . از طب نيز بی بهره نبوده است
. اولين كسی است كه يك دوره احكام فقه غير استدلالی به صورت رساله
عمليه به زبان فارسی نوشت . آن كتاب همان است كه به نام " جامع عباسی
" معروف است .
شيخ بهائی چون فقه رشته اختصاصی و تخصصيش نبوده از فقهاء طراز اول به
شمار نمیرود ، ولی شاگردان زيادی تربيت كرده است . ملاصدرای شيرازی ، ملا
محمد تقی مجلسی اول - پدر
پاورقی :
. 1 زندگی جلالالدين دوانی تأليف فاضل محترم آقای علی دوانی .
مجلسی دوم صاحب كتاب بحارالانوار - محقق سبزواری و فاضل جواد صاحب "
محقق خوانساری در سال 1098 در گذشته است . او با محقق سبزواری معاصر
است و همچنين با ملامحسن فيض كاشانی و ملا محمد باقر مجلسی كه هر دو از
اكابر محدثين به شمار میروند .
. 27 جمال المحققين معروف به آقا جمال خوانساری . فرزند آقا حسين
خوانساری سابق الذكر است . مانند پدر ، جامع المعقول و المنقول است .
حاشيه معروفی دارد بر " شرح لمعه " و حاشيه مختصری دارد بر طبيعيات
شفای بوعلی كه در حاشيه شفای چاپ سنگی تهران چاپ شده است . آقا جمال
با دو واسطه استاد سيد مهدی بحر العلوم است . زيرا او استاد سيد ابراهيم
قزوينی است و او استاد پسرش سيد حسين قزوينی است و سيد حسين قزوينی
يكی از اساتيد بحرالعلوم است .
. 28 شيخ بهاءالدين اصفهانی ، معروف به " فاضل هندی " . اين مرد "
قواعد " علامه را شرح كرده است و نام كتابش " كشف اللثام " است و
به همين مناسبت خود او را " كاشف اللثام " میخوانند . آراء و عقائد و
نظريات او كاملا مورد توجه فقهاء است . فاضل هندی در سال 1137 درگيرودار
فتنه افغان در گذشت . فاضل هندی نيز جامع المعقول و المنقول بوده است .
. 29 محمد باقربن محمد اكمل بهبهانی ، معروف به " وحيد بهبهانی " .
اين مرد شاگرد سيد صدرالدين رضوی قمی شارح " وافيه " و او شاگرد آقا
جمال خوانساری سابق الذكر است .
وحيد بهبهانی در دوره بعد از صفويه قرار دارد . حوزه اصفهان
بعد از انقراض صفويه از مركزيت افتاد ، برخی از علماء و فقها از آن
جمله سيد صدرالدين رضوی قمی استاد وحيد بهبهانی در اثر فتنه افغان به
عتبات مهاجرت كردند .
وحيد بهبهانی كربلا را مركز قرار داد و شاگردان بسيار مبرز تربيت كرد .
از آن جمله است سيد مهدی بحرالعلوم ، شيخ جعفر كاشف الغطاء ، ميرزا
ابوالقاسم قمی صاحب كتاب " قوانين " ، حاج ملامهدی نراقی ، سيد علی
صاحب " رياض " ، ميرزا مهدی شهرستانی ، سيد محمد باقر شفتی اصفهانی
معروف به حجةالاسلام ، ميرزا مهدی شهيد مشهدی ، سيد جواد صاحب " مفتاح
الكرامة " ، سيد محسن اعرجی .
علاوه بر اين او مبارزه پیگيری كرد در دفاع از اجتهاد و مبارزه با
اخباريگری كه در آنوقت سخت رواج يافته بود . شكست دادن اخباريان و
تربيت گروهی مجتهد مبرز سبب شد كه او را استاد الكل خواندند . او تقوا
را در حد كمال داشت . شاگردانش برای او احترام بسيار عميقی قائل بودند
. وحيد بهبهانی نسبت به مجلسی اول میبرد يعنی از نوادههای دختری مجلسی
اول ( البته به چند واسطه ) است . دختر مجلسی اول كه جده وحيد بهبهانی
است به نام " آمنه بيگم " است . آمنه بيگم همسر ملاصالح مازندرانی
بوده و زنی فاضله و فقيهه بوده است . با آنكه همسرش ملاصالح مردی بسيار
عالم و فاضل بوده است گاهی آمنه بيگم مشكلات علمی شوهر فاضل خود را حل
میكرده است .
. 30 سيد مهدی بحرالعلوم . شاگرد بزرگ و بزرگوار وحيد
بهبهانی است و از فقهای بزرگ است . منظومهای در فقه دارد كه معروف
است . آراء و نظريات او مورد اعتنا و توجه فقها است . بحرالعلوم به
علت مقامات معنوی و سير و سلوكی كه طی كرده فوق العاده مورد احترام
علماء شيعه است و تالی معصوم به شمار میرود . كرامات زياد از او نقل
شده است . كاشف الغطاء آتی الذكر با تحت الحنك عمامه خود غبار نعلين
او را پاك میكرد . بحرالعلوم در سال 1154 يا 1155 متولد شده و در سال
1212 در گذشته است .
. 31 شيخ جعفر كاشف الغطاء . شاگرد وحيد بهبهانی و شاگرد او سيد مهدی
بحرالعلوم بوده است . او عرب است و فقيه فوق العاده ماهری است .
كتاب معروف او در فقه به نام " كشف الغطاء " است . در نجف میزيسته
و شاگردان زيادی تربيت كرده است . سيد جواد صاحب " مفتاح الكرامه "
و شيخ محمد حسن صاحب " جواهر الكلام " از جمله شاگردان اويند . چهار
پسر داشته كه هر چهار از فقهاء بودهاند . كاشف الغطاء معاصر فتحعلی شاه
است . در مقدمه " كشف الغطاء " او را مدح كرده و در سال 1228 در
گذشته است . كاشف الغطاء در فقه نظريات دقيق و عميق داشته و از او به
عظمت ياد میشود .
سال تمام يكسره كار كرد تا چنين اثر عظيمی به وجود آورد . اين كتاب مظهر
نبوغ و همت و استقامت و عشق و ايمان يك انسان به كار خويشتن است .
صاحب
" جواهر " و شاگرد كاشف الغطاء و شاگرد شاگرد او سيد جواد صاحب "
مفتاح الكرامة " است و خود در نجف حوزه عظيمی داشته و شاگردان زيادی
تربيت كرده است . صاحب جواهر عرب است . در زمان خود مرجعيت عامه
يافت و در سال 1266 كه اوايل جلوس ناصرالدين شاه در ايران بود درگذشت.
. 33 شيخ مرتضی انصاری . نسبش به جابربن عبدالله انصاری از صحابه
بزرگوار رسول خدا میرسد . در دزفول متولد شده و تا بيست سالگی نزد پدر
خود تحصيل كرده و آنگاه همراه پدر به عتابت رفته است . علماء وقت كه
نبوغ خارق العادهء او را مشاهده كردند از پدر خواستند كه او را نبرد . او
در عراق چهار سال توقف كرد و از محضر اساتيد بزرگ استفاده كرد . آنگاه
در اثر يك سلسله حوادث ناگوار به وطن خويش بازگشت . بعداز دو سال بار
ديگر به عراق رفت و دو سال تحصيل كرد و به ايران مراجعت نمود . تصميم
گرفت از محضر علماء بلاد ايران استفاده كند . عازم زيارت مشهد شد و در
كاشان با حاج ملا احمد نراقی صاحب كتاب " مستندالشيعه " و صاحب كتاب
معروف " جامع السعادات " فرزند حاج ملامهدی نراقی سابق الذكر ملاقات
كرد . ديدار نراقی عزم رحيل او را مبدل به اقامت كرد و سه سال در كاشان
از محضر او استفاده كرد ، و آنگاه به مشهد رفت و پنج ماه توقف نمود .
شيخ انصاری سفری به اصفهان و سفری به بروجرد رفته و در همه سفرها هدفش
ملاقات اساتيد و استفاده از محضر آنها بوده است . در حدود سالهای 1252 و
1253 برای آخرين بار به عتبات رفت و به كار تدريس پرداخت . بعد از
صاحب " جواهر " مرجعيت عامه يافت .
شيخ انصاری را خاتم الفقهاء و المجتهدين لقب دادهاند . او از كسانی
است كه در دقت و عمق نظر بسيار كم نظير است . علم اصول و بالتبع فقه
را وارد مرحله جديدی كرد . او در فقه واصول ابتكاراتی دارد كه بی سابقه
است . دو كتاب معروف او " رسائل " و " مكاسب " كتاب درسی طلاب
شده است . علماء بعد از او شاگرد و پيرو مكتب اويند . حواشی متعدد از
طرف علماء بعد از او بر كتابهای او زده شده . بعد از محقق حلی و علامه
حلی و شهيد اول ، شيخ انصاری تنها كسی است كه كتابهايش از طرف علماء
بعد از خودش مرتب حاشيه خورده و شرح شده است .
زهد و تقوای او نيز ضرب المثل است و داستانها از آن گفته میشود . شيخ
انصاری در سال 1281 در نجف در گذشته و همانجا دفن شده است .
. 34 حاج ميرزا محمد حسن شيرازی ، معروف به ميرزای شيرازی بزرگ .
ابتدا در اصفهان تحصيل كرد و سپس به نجف رفت و در حوزه درس صاحب "
جواهر " شركت كرد و بعد از او به درس شيخ انصاری رفت و از شاگردان
مبرز و طراز اول شيخ شد . بعد از شيخ انصاری مرجعيت عامه يافت . در
حدود 23 سال مرجع علی الاطلاق شيعه بود و هم او بود كه با تحريم تنباكو ،
قرار داد معروف استعماری رژی را لغو كرد . شاگردان زيادی در حوزه درس
او تربيت شدند از قبيل آخوند ملامحمد كاظم خراسانی ، سيد محمد كاظم
طباطبائی يزدی ، حاج آقا رضا همدانی ، حاج ميرزا حسين سبزواری ، سيد محمد
فشاركی اصفهانی ، ميرزا محمد تقی شيرازی ، و غير اينها . از او اثری كتبی
باقی نمانده است ولی احيانا برخی آرائش مورد توجه است . در سال 1312
در گذشت .
. 35 آخوند ملامحمد كاظم خراسانی . درسال 1255 در مشهد در يك خانواده
غير معروف متولد شد و در 22 سالگی به تهران مهاجرت كرد و مدت كوتاهی
تحصيل فلسفه كرد و سپس به نجف رفت . دو سال درس شيخ انصاری را درك
كرده است اما بيشتر تحصيلاتش نزد ميرزای شيرازی بوده است . ميرزای
شيرازی در سال 1291 سامرا را محل اقامت خود قرار داد ولی آخوند خراسانی
از نجف دور نشد و خودش مستقلا حوزه درس تشكيل داد . او از مدرسين بسيار
موفق است . در حدود هزار و دويست شاگرد از محضرش استفاده میكردهاند و
در حدود دويست نفر آنها خود مجتهد بودهاند .
فقهاء عصر اخير نظير مرحوم آقا سيد ابوالحسن اصفهانی ، مرحوم حاج شيخ
محمد حسين اصفهانی ، مرحوم حاج آقا حسين بروجردی ، مرحوم حاج آقا حسين
قمی و مرحوم آقاضياء الدين عراقی همه از شاگردان او بودهاند . شهرت
بيشتر آخوند خراسانی در علم اصول است . كتاب " كفاية الاصول " او يك
كتاب درسی مهم است و حواشی زيادی بر آن نوشته شده است . آراء اصولی
آخوند خراسانی همواره در حوزههای علميه نقل میشود و مورد توجه است .
آخوند خراسانی همان كسی است كه فتوا به ضرورت مشروطيت داد و مشروطيت
ايران رهين او است . او در سال 1329 هجری قمری در گذشت .
. 36 حاج ميرزا حسين نائينی . از اكابر فقهاء و اصوليون قرن چهاردهم
هجری است . نزد ميرزای شيرازی سابق الذكر و سيد محمد فشاركی اصفهانی
سابق الذكر تحصيل كرده است و خود مدرس عاليمقام شد . شهرت بيشتر اودر
علم اصول است . به معارضه علمی با مرحوم آخوند خراسانی برخاست و از خود
نظريات جديدی در علم اصول آورد . بسياری از فقهاء زمان ما از شاگردان
اويند . او كتابی نفيس به فارسی دارد به نام " تنزيه الامة " يا "
حكومت در اسلام " كه در دفاع از مشروطيت ومبانی اسلامی آن نوشته است .
او در سال 1355 هجری در نجف وفات يافت .
خلاصه و بررسی
ما مجموعا سی و شش چهره از چهرههای مشخص فقهاء را از زمان غيبت صغرا
يعنی از قرن سوم هجری تاكنون كه به پايان قرن چهاردهم هجری قمری نزديك
میشويم معرفی كرديم . ما چهرههائی را نام برديم كه در دنيای فقه و اصول
شهرت زيادی دارند ، يعنی همواره از زمان خودشان تا عصر حاضر نامشان در
درسها و در كتابها برده میشود . البته ضمنا نام شخصيتهای ديگر غير از اين
سی و شش چهره نيز برده شد . از مجموع آنچه گفتيم چند نكته معلوم میگردد
:
الف . از قرن سوم تاكنون فقه يك حيات مستمر داشته و هرگز قطع نشده
است . حوزههای فقهی بدون وقفه در اين يازده قرن و نيم دائر بوده است .
رابطه استاد و شاگردی در همه اين مدت هرگز قطع نشده است . اگر فی المثل
از استاد بزرگوار خود مرحوم آية الله
بروجردی شروع كنيم میتوانيم سلسله اساتيد فقهی ايشان را تا عصر ائمه
اطهار به طور مسلسل بيان نمائيم . چنين حيات متسلسل و متداوم يازده قرن
و نيمی ظاهرا در هيچ تمدن و فرهنگ ديگر غير از تمدن و فرهنگ اسلامی وجود
ندارد . استمرار فرهنگی به معنی واقعی ، كه يك روح و يك حيات ، بدون
هيچ وقفه و انقطاع ، طبقات منظم و مرتب و متوالی را در قرونی اينچنين
درازمدت به يكديگر پيوند دهد و يك روح بر همه حاكم باشد ، جز در تمدن و
فرهنگ اسلامی نتوان يافت . در تمدن و فرهنگهای ديگر ، ما به سوابق
طولانیتری احيانا بر میخوريم ولی با وقفهها و بريدگيها و انقطاعها .
همچنانكه قبلا نيز ياد آوری كرديم ، اينكه قرن سوم را كه مقارن با غيبت
صغرا است مبدأ قرار داديم نه بدان جهت است كه حيات فقه شيعه از قرن
سوم آغاز میشود ، بلكه بدان جهت است كه قبل از آن عصر ، عصر حضور ائمه
اطهار است و فقهاء شيعه تحت الشعاع ائمهاند و استقلالی ندارند . والا
آغاز اجتهاد و فقاهت در ميان شيعه و آغاز تأليف كتاب فقهی به عهد
صحابه میرسد . چنانكه گفتيم اولين كتاب را علی بن ابی رافع ( برادر
عبيدالله بن ابی رافع كاتب و خزانه دار اميرالمؤمنين علی ( ع ) در زمان
خلافت آن حضرت ) نوشته است .
ب . برخلاف تصور بعضی ها ، معارف شيعه و از آن جمله فقه شيعه تنها به
وسيله فقهاء ايرانی تدوين و تنظيم نشده است . ايرانی و غير ايرانی در آن
سهيم بودهاند . تا قبل از قرن دهم هجری و ظهور صفويه ، غلبه با عناصر غير
ايرانی است وتنها از اواسط دوره صفويه است كه غلبه با ايرانيان میگردد.
ج . مركز فقه و فقاهت نيز قبل از صفويه ايران نبوده است . در ابتدا
بغداد مركز فقه بود . سپس نجف وسيله شيخ طوسی مركز شد . طولی نكشيد كه
جبل عامل ( از نواحی جنوبی لبنان فعلی ) و پس از آن و قسمتی مقارن با آن
، حله كه شهر كوچكی است در عراق ، مركز فقه و فقاهت بود . حلب ( از
نواحی سوريه ) نيز مدتی مركز فقهاء بزرگ بوده است . در دوران صفويه بود
كه مركزيت به اصفهان انتقال يافت و در همان زمان حوزه نجف وسيله مقدس
اردبيلی و ديگر اكابر احيا شد كه تا امروز ادامه دارد . از شهرهای ايران
، تنها شهر قم است كه در قرون اول اسلامی ، در همان زمان كه بغداد مركز
فقاهت اسلامی بود ، وسيله فقهائی نظير علی بن بابويه و محمد بن قولويه به
صورت يكی از مراكز فقهی در آمد همچنان كه در دوره قاجار وسيله ميرزا
ابوالقاسم قمی صاحب قوانين نيز احيا شد و بار ديگر در سال 1340 هجری
قمری يعنی در حدود 56 سال پيش وسيله مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائری يزدی
احيا شد و اكنون يكی از دو مركز بزرگ فقهی شيعه است .
عليهذا ، گاهی بغداد ، زمانی نجف ، دورهای جبل عامل ( لبنان ) ،
برههای حلب ( سوريه ) ، مدتی حله ( عراق ) ، عهدی اصفهان و دورانهائی قم
مركز نشاط فقهی و فقهاء بزرگ بوده است . در طول تاريخ مخصوصا بعد از
صفويه در شهرهای ديگر ايران از قبيل مشهد ، همدان ، شيراز ، يزد ، كاشان
، تبريز ، زنجان ، قزوين ، و تون ( فردوس فعلی ) حوزههای علميه عظيم و
معتبری بوده است ولی هيچيك از شهرهای ايران به استثنای قم و اصفهان ، و
در مدت كوتاهی كاشان ، مركز فقهاء طراز اول نبوده و عالی ترين و يا در
رديف عاليترين
حوزههای فقهی به شمار نمیرفته است . بهترين دليل بر نشاط علمی و فقهی
اين شهرها وجود مدارس بسيار عالی و تاريخی است كه در همه شهرستانهای
نامبرده موجود است و يادگار جوش و خروشهای علمی دورانهای گذشته است .
د . فقهاء جبل عامل نقش مهمی در خط مشی ايران صفويه داشتهاند . چنانكه
میدانيم ، صفويه درويش بودند . راهی كه ابتدا آنها بر اساس سنت خاص
درويشی خود طی میكردند اگر با روش فقهی عميق فقهاء جبل عامل تعديل نمیشد
و اگر وسيله آن فقهاء حوزه فقهی عميقی در ايران پايه گذاری نمیشد ، به
چيزی منتهی میشد نظير آنچه در علويهای تركيه و يا شام هست . اين جهت
تأثير زيادی داشت در اينكه اولا روش عمومی دولت و ملت ايرانی از آن
گونه انحرافات مصون بماند و ثانيا عرفان و تصوف شيعی نيز راه معتدل تری
طی كند . از اينرو فقهاء جبل عامل از قبيل محقق كركی و شيخ بهائی و
ديگران با تاسيس حوزه فقهی اصفهان حق بزرگی به گردن مردم اين مرز و بوم
دارند .
ه . همان طور كه شكيب ارسلان گفته است : " تشيع در جبل عامل زمانا
مقدم است بر تشيع در ايران " . و اين يكی از دلايل قطعی بر رد نظريه
كسانی است كه تشيع را ساخته ايرانيان میدانند . بعضی معتقدند نفوذ تشيع
در لبنان وسيله ابوذر غفاری صحابی مجاهد بزرگ صورت گرفت ( 1 ) . ابوذر
در مدت اقامت در منطقه شام قديم كه
پاورقی :
. 1 نشريه دانشكده الهيات مشهد ، آقای واعظ زاده ، تحت عنوان "
بازديد از چند كشور اسلامی عربی " نقل از كتاب " جبل عامل فی التاريخ
" .
شامل همه يا قسمتی از لبنان فعلی نيز بود ، همدوش مبارزه با ثروت
اندوزيهای معاويه و ساير امويان ، مرام پاك تشيع را نيز تبليغ میكرد .
نظرات شما عزیزان: